سناریوی اول: اقدام تلافی‌جویانه

مجموعه واکنش‌های مقامات آمریکایی نشان می‌دهد این اقدام تروریستی و جنایتکارانه از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی شده و در واکنش به تحولات عراق و حمله به سفارت آمریکا در بغداد صورت گرفته است. همچنین این اقدام تروریستی در زمانی صورت گرفته که کنگره آمریکا به مناسبت سال نو میلادی تا روز ۷ ژانویه تعطیل است و این موضوع دست ترامپ را برای اجرای عملیات و دورزدن کنگره باز نگه داشته است. در همین خصوص پنتاگون مدعی شده است که سردار سلیمانی قصد حمله به دیپلمات‌های آمریکایی و دیگر نیروهای نظامی و منطقه‌ای را داشته است. وزیرخارجه آمریکا نیز گفت که عدم اقدام در برابر ایران خطرناک بود.

ترامپ پیش‌تر چهارشنبه ۱۱ دی ماه و در نخستین روز از سال نوی میلادی، در توییتی نوشت: ایران بابت جان‌های از دست‌رفته و خسارت‌های وارد‌آمده به هر کدام از تاسیسات ما پاسخگو خواهد شد. آنها بهای بسیار سنگینی خواهند پرداخت. این هشدار نیست، تهدید است. سال نو مبارک.»  ترامپ پیش‌تر و در زمان افزایش تنش‌ها در خلیج‌فارس و زدن پهپاد آمریکایی نیز گفته بود که ایران نباید واکنش ما را دست‌کم بگیرد.

تحلیلگران این اقدام آمریکا را از این جهت تلافی‌جویانه تلقی می‌کنند که کاخ سفید وضعیت شکل گرفته در عراق را به ضرر خود ارزیابی کرده و بیم این را داشت که اعتراضات مردمی در بغداد و دیگر شهرهای عراق تبدیل به روندی شود که تصویب طرح خروج آمریکایی‌ها از عراق را به دنبال داشته باشد. در این میان کاخ سفید نقش سردار سلیمانی در سازماندهی این وضعیت را پررنگ می‌دانست و بنابراین بلافاصله ترامپ دستور ترور او را صادر کرده است. اهمیت تحولات روی داده در عراق به اندازه‌ای بود که  به فاجعه‌ای در کارنامه ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ نیز تبدیل شود.

سناریوی دوم: اقدام تحریک‌آمیز

سناریوی دوم اقدام آمریکا را نه اقدامی تلافی‌جویانه که اقدامی تحریک‌آمیز ارزیابی می‌کند. این سناریو معتقد است که آمریکا اگر بنا داشت اقدامی تلافی‌جویانه انجام دهد بهترین زمان برای چنین اقدامی هنگامی بود که پهپاد آمریکایی بر فراز خلیج‌فارس ساقط شد. اقدام تلافی‌جویانه در آن زمان هم از مشروعیت بیشتری برخوردار بود و هم در زمانی بود که عربستان و امارات انتظار این اقدام را داشتند و طبیعتا در هرگونه اقدام آمریکا همراهی خود را نشان می‌دادند. 

بنابراین از این زاویه ترور سردار سلیمانی را می‌توان اقدامی تحریک‌آمیز از سوی آمریکا با سه هدف دانست:

هدف اول؛ تخمین محاسبات ایران از این اقدام و اینکه ایران تا چه سطحی قصد دارد واکنش نشان دهد.

هدف دوم؛ آمریکا بنا دارد ایران را وارد یک درگیری نظامی در منطقه کند که خواست متحدین آمریکا همچون عربستان و اسرائیل نیز هست.

هدف سوم؛ این درگیری نیز با هدف تخلیه استراتژیک ایران و کشاندن ایران به پای میز مذاکره در شرایط ضعف صورت می‌گیرد. به‌خصوص که ارزیابی آمریکایی‌ها از شرایط داخلی ایران و تحریم‌ها این است که تهران در شرایطی نیست که بتواند یک عملیات گسترده علیه آمریکایی‌ها انجام دهد.

سناریوی سوم: خطای محاسباتی

سومین سناریو این فرضیه را مطرح می‌کند که آمریکایی‌ها در پی ترور سردار سلیمانی به‌دلیل پیامدهای گسترده‌ای که می‌توانسته در منطقه در بر داشته باشد؛ نبوده‌اند، بلکه به‌دنبال ترور ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد حشدالشعبی بوده‌اند که از مدت‌ها پیش در لیست تروریست‌های تاییدشده دولت آمریکا قرار داشت.

در واقع آمریکایی‌ها به‌دنبال این بودند تا با زدن فرماندهان ارشد حشد الشعبی فضای داخلی عراق را برای فشار بر این گروه تحت‌تاثیر قرار دهند. از این‌رو این خطای محاسباتی باعث شد تا آمریکا درگیر یک اقدام اشتباه شود و آثار آن روی نیروها و پایگاه‌های آمریکا در منطقه بروز خواهد کرد. اگرچه آمریکایی‌ها بلافاصله این خطای محاسباتی را تبدیل به یک دستاورد کردند و مانور تبلیغاتی گسترده‌ای را برای تغییر زمین بازی انجام داده‌اند.

 

منبع: دنیای اقتصاد