امواج آلفا (Alpha) : ( 12-8 هرتز ) حالت ریلکس جسمانی»

امواج آلفا بین 12-8 هرتز فرکانس تولید می کند.مغز انسان هنگامی‌که چشمان خود را می‌بندد و به حالت آرامش می رسد ، امواج آلفای زیادی به‌ویژه در ناحیه پس‌سری تولید می‌کند. همچنین هنگام تفریح و لذت بردن از محیط اطراف غلبه با موج آلفاست. امواج آلفا در زمان و شکل مناسب سبب دستیابی به عملکرد بهینه، کاهش اضطراب، تقویت سیستم ایمنی، تفکر مثبت، یکپارچگی ذهن و بدن، شهود، درون اندیشی، تعادل هیجانی، احساس سرخوشی، آگاهی درونی و افزایش ترشح سروتونین می‌شود.

وضعیت آلفا دارای لذت‌بخش‌ترین و آرام‌ترین حالت بدنی انسان است که در آن وضعیت استرس کاهش می‌یابد و باعث افزایش آرامش و سطح بالای خلاقیت می‌گردد. مغز هنرمندان، موسیقیدانان و ورزشکاران در تولید امواج آلفا فوق‌العاده پرکار است. امواج مغزی آلفا با کاهش سطح کورتیزول باعث افزایش سیستم ایمنی بدن و درنتیجه رفع خستگی و استرس ناشی از کار و فعالیت روزانه می‌گردد. تجسم خلاق و پیدا کردن ایده‌های ناب ذهنی همگی از معجزات وضعیت آلفا می‌باشند.

امواج آلفا شمارا به وضعیت آلفا برده، سطح هورمون کورتیزول را پایین برده و سیستم ایمنی بدن را در مقابل فشارهای عصبی تقویت می‌نماید. این امواج همچنین باعث ترشح ملاتونین در بدن می‌گردد که به بهبود خواب نیز کمک می‌کند.

از حدود یک و نیم سالگی امواج آلفا کم‌وبیش پیدا می‌شوند که با تکامل این امواج قدرت فراگیری مغز بیشتر می‌شود و نیمکره راست مغز بیشتر مورداستفاده قرار می‌گیرد. امواج آلفا در ۶ و۷ سالگی بیشترین امواج مغزی هستند و اگر در همین سنین به کودک بیاموزیم که از هر دو نیمکره مغز برای فکر کردن استفاده کند این قدرت برای تمامی عمر نزد او باقی خواهد ماند. ولی معمولاً کودک چنین شانسی ندارد و استفاده او از نیمکره راست به‌تدریج کم می‌شود، به‌نحوی‌که ۹۰ درصد انسان‌ها در سنین بلوغ و پس‌ازآن فقط از نیمکره چپ مغز برای فکر کردن استفاده می‌کنند.

امواج آلفا مانند پلی آگاهی و ناخودآگاه یا فرا آگاهی را به هم متصل می‌کنند. آلفا در حقیقت دروازه ورود وضعیت‌های عمیق‌تر آگاهی می‌باشد. در آلفا ما شروع به دستیابی به ثروت عظیم خلاقیت می‌کنیم که درست در زیر سطح هوشیاری آگاه ما قرارگرفته است.

ما در آلفا در بالاترین حالت تلقین‌پذیری قرار داریم. در زمان هیپنوتیزم در حالت آلفا قرار می‌گیریم . بیست دقیقه قبل از خواب و بیست دقیقه بلافاصله بعد از بیداری در حالت هیپنوتیزم هستیم. افکار ما در بیست دقیقه قبل از خواب، در حالات بعد از بیداری ما تأثیر دارد. اگر انسان آلفا و به دنبال آن تتای آرامی نداشته باشد ، یعنی قبل از خواب افکار منفی را مرور کند، در طول آلفا و بتای بعدی (یعنی بعد از بیدار شدن)، مجدداً افکار منفی با او خواهند بود و این بار بسیار شدیدتر! چون در زمان آلفا که در بالاترین حالت تلقین‌پذیری بوده است ، کلی فکر و احساس منفی رو وارد ضمیر ناخودآگاه کرده است .

امواج آلفا بسیار مهم است و اساس موفقیت انسان در حیطه‌ی این امواج قرار دارد که انسان  به چه چیزی فکر می‌کند و چه چیزی را در ذهن خویش ساخته‌وپرداخته می‌کند. هیپنوتیزورها برای اینکه فردی را هیپنوتیزم کنند سوژه را مصنوعی به حالت آلفا می‌برند و کارهای درمانی را بر روی سوژه‌ی خویش انجام می‌دهند. این امواج با عنوان امواج شفابخشی نیز شناخته می‌شود. همان‌طور که گفته شد هر فردی در روز حداقل دو بار از مرز این خطوط عبور می‌کند. بار اول زمانی است که از حالت عادی به خواب می‌رود که امواج مغز از سیزده هرتز به هشت می‌رسد و بار دوم زمانی  که از خواب بیدار می‌شود و امواج مغز از هشت به سیزده هرتز افزایش می‌یابد.

در حیطه امواج آلفا انسان به ضمیر ناخودآگاه خویش دسترسی پیدا می‌کند. یعنی نیمکره‌ی چپ انسان که همواره دنبال منطق و استدلال است خاموش شده و نیمکره‌ی راست انسان فعال‌تر می‌شود و شما به نیروی درونی خود نزدیک‌تر می‌شوید. این لحظات بسیار حائز اهمیت است، زیرا هر آنچه از ذهن شما بگذرد، احتمال خلق یا دستیابی به آن بیشتر است. اگر شما به چیزهایی که مثبت هستند فکر کنید درواقع به ضمیر ناخودآگاه خودفرمان می‌دهید که آن را برایم خلق کن و آن ضمیر باقدرتی که دارد آن را برایتان به ارمغان می‌آورد. ولی اگر به افکار منفی بپردازید ضمیر شما هم همان چیزهایی را که آن‌ها را نمی‌خواهید و از آن هراس دارید را برایتان خلق می‌کند. زیرا این ضمیر فاقد شعور است و نمی‌فهمد که شما این را می‌خواهید یا نمی‌خواهید و چون هر یک از این اندیشه‌ها به‌مثابه‌ی کد یا فرمان برای ضمیر محسوب می‌شود تلاش برای دستیابی یا انجام آن را نیز بیشتر می‌کند. ازاین‌رو به شما میگویم چه بسیار انسان‌هایی که در این لحظات به اوج موفقیت رسیده‌اند و چه بسیار انسان‌های ناآگاه و غافلی که خود را تباه کرده و به بدبختی کشانده‌اند. زیرا نمی‌دانند که با خود چه می‌کنند. شخصی که به هنگام خواب به فکر مشکلات مادی خویش است باید بداند که راه را بروی خود می‌بندد و برای شکست خود برنامه‌ریزی می‌کند. بنابراین در ابتدای خواب که در حیطه امواج آلفا هستید بایستی تا جایی که می‌توانید افکار مثبت را در خود تقویت کنید. زمانی که انسان از خواب بیدار می‌شود تا پانزده دقیقه از مغزش همچنان امواج آلفا ساطع می‌شود و کم‌کم به حالت عادی که همان وضعیت بتا می‌باشد می‌رسد. برای همین است که اگر با آرامش از خواب بیدار نشوید تمام آن روز احساس ناخوشایندی خواهید داشت. آلفای نامناسب در لحظه بیداری برای شما کد منفی محسوب می‌شود و شرایطی را پدید می‌آورد که در اصطلاح میگویند فلانی امروز از دنده چپ بلند شده است.

نوش داروی اکثر بیماری‌های دنیای مدرن، امواج مغزی آلفا است که بدن و ذهن را در وضعیتی آرام و آزاد قرار میدهد و با واکنشهای ناهنجاری که از ابتدای خلقت انسان در جسم او رخ‌داده مقابله میکند. در دنیای مدرن ، زندگی انسان دیگر توسط حیوانات وحشی یا قبایل آدم‌خوار تهدید نمیشود، اما سیستم ترشح‌کننده‌ی آدرنالین که بدن انسان را در برابر چنان تهدیدهایی محافظت میکرده است، در برابر تهدیدهای مدرن نیز به همان روش واکنش نشان میدهد. امروزه تهدیدهای زندگی انسان معمولاً به‌صورت ترس از بحران مالی یا از دست دادن موقعیت شغلی و یا مشکلات خانوادگی و امثال آن جلوهگر میشود.

اگرچه این قبیل تنش‌های جامعه‌ی مدرن خطرات غیرواقعی هستند، ذهنِ نگران و مضطرب آن‌ها را واقعی تلقی میکند. ازآنجاکه بحرانهای دنیای مدرن حدومرزی ندارد و هرگز پایان نمیپذیرد، بدن بسیاری از مردم به‌طور مداوم نسبت به آن‌ها واکنش نشان میدهد. این حالت تنش و اتلاف مداوم انرژی، منجر به بیماریهای جسمی و روحی میشود. علاوه بر این بزرگ‌ترین مکانیسم دفاعی بدن انسان به دلیل استفاده‌ی بیش‌ازحد فرسوده می‌شود و به‌این‌ترتیب بسیاری از مردم خود را در مقابل خطرهای واقعی ناتوان میبینند. افزایش روزافزون تعداد قربانیان شوک ناشی از مواجهۀ ناگهانی با موقعیتهای خطرناک واقعی تأییدکنندۀ این مطلب است. پزشکان و دانشمندان معتقدند که مراقبه یکی از بهترین شیوه‌ها برای درمان این عارضه است. مراقبه باعث آرامش ذهن میشود و همواره با کاوش در زوایای روح انسان همراه است.

انسان مدرن، دارای تفکری منطقی است و ترجیح میدهد زندگی خود را بر اساس واقعیتهای علمی پایهگذاری کند. امروزه بیشترِ واقعیتهای علمی موردپذیرش قرار میگیرند و تجربیات علمی ثابت کردهاند، بعضی از مردم که تفکر مراقبهای دارند و امواج مغزی آن‌ها به‌طور عمده از نوع آلفاست، میتوانند وقایع را پیشبینی کنند و از وقایع درونی و بیرونی که خارج از دسترس حواس پنج‌گانه است آگاهی داشته باشند.

این توانایی‌های روحی که بسیاری از مردم برای کسب آن‌ها تلاش میکنند، ابتداییترین نشانههای قدم گذاشتن در مسیر معنویت هستند. اگرچه رهروان واقعی، داشتن این توانایی‌ها را انکار میکنند تا مبادا آشکار ساختن توانایی‌هایشان باعث زوال و شکست آن‌ها شود. حقیقت این است که قدرتهای درونی در همه‌ی ما وجود دارد، ما فقط باید برای بیدار کردن مراکز عالی مغز تمرین کنیم تا بتوانیم راهی به‌سوی تجربههای جدید و روزنهای به‌سوی نور و روشنایی بگشاییم.

           


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها